English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3417 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
skittish U رم کننده
filleted U پر کننده
filleting U پر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
fillets U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
attenuant U اب کننده
fillet U پر کننده
repudiationist U رد کننده
surfy U کف کننده
jaberer U پچ پچ کننده
mumbler U من من کننده
puffer U پف کننده
benders U خم کننده
mitigative U کم کننده
fluxing oil U اب کننده
squelcher U له کننده
squasher U له کننده
mitigatory U کم کننده
bender U خم کننده
filler U پر کننده
percutient U دق کننده
noncommittal U رد کننده
attacking U تک کننده
deletive U حک کننده
rebutter U رد کننده
deflective U کج کننده
bidder U کننده
bidders U کننده
sensor U حس کننده
solver U حل کننده
catterer U پچ پچ کننده
fillers U پر کننده
tracker U پی کننده
trackers U پی کننده
whisperer U پچ پچ کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
fizzy U کف کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
doer U کننده
doers U کننده
syncopator U غش کننده
renunciant U رد کننده
swooner U غش کننده
crepitant U خش خش کننده
mauler U له کننده
renunciant U کننده
crusher U له کننده
ear-splitting U کر کننده
thinner U کم کننده
spurner U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
abjurer or abjuror U کننده
commulator U یک سو کننده
prattfall U پچ پچ کننده
maddening U دیوانه کننده
stunners U گیج کننده
fawning U مداهنه کننده
stunner U گیج کننده
consumers U مصرف کننده
assailants U حمله کننده
eruptive U فوران کننده
reviver U احیا کننده
thinner U رقیق کننده
debaters U منافره کننده
ridiculer U استهزا کننده
thinner U نازک کننده
debater U منافره کننده
estimator U تخمین کننده
assailant U حمله کننده
retrocessive U برگشت کننده
rumbler U غرش کننده
estimator U براورد کننده
roarer U غرش کننده
liver U زندگی کننده
rinser U شستشو کننده
consumer U مصرف کننده
livers U زندگی کننده
inoculator U تلقیح کننده
tendentious U رسیدگی کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com